سالهاست که موسسه تحقیقاتی پیو تلاش میکند تا رفتارهای عمومی (شهروندان آمریکایی) در مسائل کلیدی را مطالعه کند و تفاوتهای رفتاری را در گروههای مختلف جمعیتی ثبت نماید. یکی از زوایایی که پژوهشگران این موسسه برای درک بهتر این تفاوتها به کار میگیرند، گروههای نسلی است.
مطالعه نسلها این فرصت را فراهم میکند که به زندگی مردم از دو منظر نگاه شود. اول، جایگاه آنها در چرخه عمر- خواه جوان باشند، والدین میانسال و یا بازنشسته- و دوم، عضویت آنها در گروهی از افرادی که در بازه زمانی مشابه به دنیا آمدهاند.
بررسی پژوهشگران موسسه پیو نشان میدهد که گروههای نسلی ابزاری در اختیار پژوهشگران است تا تغییرات دیدگاه و نگرش در طول زمان را تحلیل نمایند. این گروههای نسلی میتوانند راهی فراهم کنند برای درک این موضوع که چگونه تجربیات تکوینی متفاوت (همانند رخدادهای جهانی و تحولات اجتماعی، اقتصادی و فناورانه) در تعامل با چرخه عمر و روند پا به سن گذاشتن افراد دیدگاه آنها نسبت به جهان را شکل میدهد. بزرگسالان، جوان و مسن، ممکن است در یک بازه زمانی مشخص دیدگاههای متفاوتی داشته باشند، با وجود این، گروههای نسلی به پژوهشگران امکان میدهد تا بفهمند گروههای بزرگسالان مسنتر امروز، در زمانی جوانی خود چه دیدگاهی در مورد مسئله مشخصی داشتهاند، همچنین این امکان وجود دارد تا تغییرات خط سیر دیدگاهها در نسلهای متفاوت تبیین شود.
موسسه تحقیقاتی پیو بیش از یک دهه است که بر روی نسل هزاره (millennials) جامعه آمریکا تحقیق میکند. اما در سال 2018 میلادی، پژوهشگران این موسسه دریافتند که زمان آن رسیده که بین نسل هزاره و نسل بعد از آن در آمریکا تفاوت قائل شوند. افرادی که در نسل هزاره قرار میگرفتند امسال 42 سال دارند، و به عنوان بخشی از پیرترینهای این نسل کاملا در سنین بزرگسالی قرار دارند، و زمانی وارد سنین بزرگسالی شدند که جوانهای امروز حتی به دنیا هم نیامده بودند.
به منظور اینکه نسل هزاره آمریکا از نظر تحلیلی معنیدار شود، و نیز اینکه بتوان مطالعه بر ویژگیهای احتمالی و منحصر به فرد نسل بعدی را آغاز کرد، پژوهشگران موسسه پیو در سال 2018 میلادی تصمیم گرفتند که سال 1996 میلادی آخرین سال تولد افرادی در نظر گرفته شود که در نسل هزاره قرار میگیرند. در واقع تمامی افرادیکه در فاصله سالهای 1981 الی 1996 میلادی در آمریکا به دنیا آمدهاند (27 الی 42 سال) در نسل هزاره قرار میگیرند، و تمامی کسانی که در سال 1997 میلادی و پس از آن در این کشور متولد شدهاند در نسل بعدی قرار میگیرند.
از آنجائیکه مسنترین افرادیکه در نسل جدید قرار میگیرند امسال پا به 26 سالگی میگذارند، و بیشتر این نسل همچنان در دوره نوجوانی و جوانتر از آن قرار دارند، پژوهشگران در ابتدا برای نامگذاری آن درنگ کردند. برخی نامهای پیشنهادی برای این نسل در ابتدا نسل Z، نسل i، و هممیهنان (homelanders) بود، و حتی در نخستین مطالعات عمیقی که موسسه پیو بر روی این نسل انجام داد نام «نسل بعد از هزاره» (post-millennial) را بر آنها گذاشت. اما در طول سال 2018 میلادی عبارت نسل Z (Gen Z) راه خود را در فرهنگ عامه و رسانهها پیدا کرد. فرهنگ لغات مریام وبستر، آکسفورد و اوربان در کنار منابع وسیع دیگر این عبارت را برای نسل پس از نسل هزاره به کار بردند و دادههای گوگل ترندز نشان میدهد که عبارت «نسل Z» از سایر نامها با فاصله بسیار زیاد، در جستجوهای اینترنتی مردم پیشی گرفته است. گرچه روندی علمی برای تعیین نام نسلها وجود ندارد، هم اکنون میتوان گفت که شواهد از برگزیدن «نسل Z» حمایت میکند.
باید توجه کرد که تعیین نقطه انفصال میان نسلها کاملا علمی نیست و باید بیشتر به عنوان ابزاری به آنها نگریسته شود که کمک میکند انواع پژوهشهایی که در بالا به آنها اشاره شد انجام شود. در همین حال، تعیین حدود و صغور نسلها دلبخواهی نیز نیست. معمولا هر نسل در یک بازه زمانی در نظر گرفته میشود، ولی فرمول مورد توافقی برای تعیین طول بازه زمانی نیز وجود ندارد. بازه زمانی که برای نسل هزاره در نظر گرفته شده است 16 سال (1981-1996 میلادی) است که برابر با بازه زمانی نسل قبل از آن یعنی نسل X است (متولدین 1965 الی 1980 میلادی). بازه زمانی این دو نسل کمتر از بازه زمانی نسل پُر نوزاد (baby boomers) است. بازه در نظر گرفته شده برای نسل پر نوزاد جامعه آمریکا 19 سال است. این نسل، تنها نسلی است که با همین نام در سرشماری ملی آمریکا از آن یاد شده است و یادآور افزایش زاد و ولد پس از جنگ جهانی دوم در سال 1946 و کاهش تولد آمریکاییها پس از سال 1964 میلادی است.
برخلاف نسل پر نوزاد، نقطه انفصال میان نسلی در نسلهای بعدی به طور مشخص قابل تمایز نیست. اما برای تحلیل، پژوهشگران موسسه تحقیقاتی پیو معتقدند که در سال 1996 میلادی انفصال معنیداری میان نسل هزاره و نسل Z پدید آمده است. این پژوهشگران برای این موضوع دلایلی عنوان کردهاند از جمله اینکه عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بنیادین، سالهای شکلگیری نسل هزاره را تشکیل میدهند.
بیشتر نسل هزاره آمریکا در زمان حمله تروریستی 11 سپتامبر به برجهای دوقلوی این کشور بین 5 الی 20 سال داشتند و برخی از آنها به قدری سن داشتهاند که اهمیت تاریخی آن لحظه را درک کنند. اما بیشتر اعضای نسل Z آمریکا خاطره بسیار کمی از این لحظه دارند و یا اساسا آن را به یاد ندارند. نسل هزاره آمریکا در سایه جنگهای آمریکا با عراق و افغانستان رشد کردند، و همین عامل موجب توسعه دیدگاههای آنها راجع به احزاب شد و منجر به قطبی شدن سیاسی شدیدی شد که فضای سیاسی کنونی جامعه امروز آمریکا را شکل میدهد. بیشتر نسل هزاره آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 2008 میلادی بین 12 الی 27 سال داشتند. در این انتخابات نیروی آرای جوانان آمریکا به بخشی از گفتمان سیاسی تبدیل شد و به انتخاب نخستین رئیس جمهوری سیاه پوست تاریخ این کشور انجامید. علاوه بر اینها، نسل هزاره متنوعترین نسل در تاریخ آمریکا از منظر نژادی و قومیتی است. با وجود این، نسل بعدی، یعنی نسل Z، از این هم متنوعتر است.
ورای مسائل سیاسی، بخش بزرگی از نسل هزاره هنگامیکه پا به سن گذاشت و وارد دنیای کار شد با رکود اقتصادی آمریکا مواجه شد. بسیاری از انتخابهای مربوط به زندگی نسل هزاره، درآمدهای آنها و ورودشان به بزرگسالی به گونهای تحت تاثیر رکود اقتصادی آمریکا قرار گرفت که بعید است نسل جوانتر بتواند آن را تجربه کند. اثرات بلند مدت این «آغاز آرام» بر نسل هزاره عامل کلیدی در جامعه آمریکا برای دهههای آتی خواهد بود.
فناوری، یا به عبارتی تحول سریع چگونگی ایجاد ارتباط و تعامل مردم با یکدیگر، یکی دیگر از ملاحظات شکلدهنده نسلهاست. نسل پر نوزاد آمریکا در زمان توسعه چشمگیر تلویزیون رشد کرد، پدیدهای که شیوه زندگی و ارتباط با جهان را به شکلی بنیادین تغییر داد. نسل X در عصر انقلاب رایانهها رشد کرد، و نسل هزاره در عصر انفجار اینترنت پا به عرصه وجود گذاشت.
در این روند، آنچه که در نسل Z آمریکا منحصر به فرد مینماید این است که تمام آنچه در بالا گفته شد بخشی از زندگی آنها از ابتدا بوده است. تلفن همراه آیفون در سال 2007 میلادی وارد بازار شد، یعنی زمانی که مسنترین افراد نسل Z تنها 10 سال داشتهاند. هنگامیکه اعضای این نسل به نوجوانی رسیدند، ابزار اصلی ارتباط جوانهای آمریکایی به اینترنت، تلفنهای همراه، وایفای و خدمات اینترنت پهن باند بود. نسل هزاره هنگامیکه پا به جوانی گذاشت، رسانههای اجتماعی، اتصال مداوم به اینترنت، ارتباط و سرگرمی تقاضا محور (on-demand) جزو نوآوریهایی بود که باید با آنها سازگار میشد. اما برای افرادی که پس از سال 1996 میلادی متولد شدهاند، این موضوعات جزو پیش فرضهای زندگی است.
کاربرد رشد کردن افراد در محیط فناوریِ «دائما متصل» به اینترنت به تازگی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. پژوهشهای اخیر نشان میدهد که تغییرات رفتاری، نگرشی و سبک زندگی چشمگیری، هم مثبت و هم نگرانکننده، در جوانانی که در این عصر پا به جوانی گذاشتهاند وجود دارد. آنچه امروز در این مورد نمیدانیم این است که آیا اینها اثرات نسلی ماندگاری خواهند بود یا ویژگیهای شخصیتی بزرگسالانی هستند که در طی بزرگسالی به آرامی خاموش میشوند. آغاز به ردیابی این نسل جدید در طول زمان اهمیت فوقالعادهای دارد.
مطالعات نشان داده است که تفاوتهای بین افراد یک نسل، میتواند به بزرگی تفاوت میان نسلهای متفاوت باشد. جوانترین و مسنترین گروههای یک نسل خاص، ممکن است شباهت بیشتری را با گروه هممرز خود در نسل بعدی یا قبلی بیابد تا هم نسلان خود. این موضوع به ما نشان میدهد که نسلها خود گروههای متنوع و پیچیدهای هستند.
موسسه تحقیقاتی پیو در سال 2019 میلادی برای نخستین بار گزارشی در مورد نسل Z منتشر کرد. در این گزارش نگرش نسل Z به برخی از مسائل کلیدیِ سیاسی و اجتماعی که جامعه آمریکا با آن روبرو بود، تحلیل شده است. ضمن آنکه این نگرش با نگرش نسلهای پیشین مقایسه شده است. دیدگاههای این نسل به طور کامل شکل نگرفته و میتواند با رشد آنها و نیز بروز رویدادهای جهانی و ملی به شکلی قابل توجه در آینده تغییر کند.